سید محمدعلی تقوی؛ فاطمه بائی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، ، صفحه 191-216
چکیده
رضا داوری از چهره های برجسته حوزه فلسفه و تفکر در ایران است که بسیار پیرامون مفهوم غرب و مدرنیته اندیشیده و تلاش نموده از طریق شناخت و آسیب شناسی آن ها، پاسخگوی بحران های دامن گیر عالم جدید و به طور ...
بیشتر
رضا داوری از چهره های برجسته حوزه فلسفه و تفکر در ایران است که بسیار پیرامون مفهوم غرب و مدرنیته اندیشیده و تلاش نموده از طریق شناخت و آسیب شناسی آن ها، پاسخگوی بحران های دامن گیر عالم جدید و به طور خاص مسائل و پرسش های جامعه خودی باشد. وی در فرایند تفلسف خویش به مباحث جدیدی چون توسعه و لزوم کاربست آن پرداخته، چنان که زمینه را برای برداشت های متناقض از آراء خود فراهم نموده است. توجهِ مقاله حاضر نیز معطوف به تناقضات پنهان در آراء داوری پیرامون غرب، مدرنیته و توسعه خواهد بود، در این میان تلاش خواهد شد تا ضمن نشان دادن این تناقضات تا حد امکان به تحلیل چرایی آن نیز پرداخته شود. این تضادها و تناقضات در موضوعاتی مانند موارد زیر قابل مشاهده است : کلیت یا تجزیه پذیری غرب ، نظم یا بی نظمی درونی مدرنیته، چگونگی مواجهه با غرب ،امکان یا عدم امکان الگوبرداری از غرب، نقش فلسفه در مسیر توسعه، امکان تقلید یا ضرورت اجتهاد در این مسیر. سوال اصلی که این گفتار در جست و جوی پاسخ به آن می باشد، این است که زمان و سیر تطور اندیشه چه تاثیری بر نحوه مواجهه فکری رضا داوری با مدرنیته و غرب داشته است؟ بر این اساس، فرضیه پژوهش حاضر بدین شکل صورت بندی شده است، «به نظر می رسد مواجهه فکری رضا داوری با غرب تحت تاثیر عامل زمان و تطور اندیشه، گرفتار ناسازواری گشته، چنان که نگرش وی نسبت به مفاهیمی چون تجدد ، توسعه و نحوه مواجهه با آن ها در طول زمان بعضا متناقض می نماید.